×
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفهنگاریها » شمارهٔ ۱۲۶ - بوی پیرهن
دلم فتاده در آن زلف پر شکن که تو داری
قرار بده ز من، آن لب دهن که تو داری
قدَت چُو سرو، خطَت چون بنفشه، زلف چون سنبل،
کسی ندیده از این خوبتر چمن که تو داری
عجب ز فتنه این چشم فتنه بار تو دارم
[...]
شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵ - وطن تو
دلم فتاده بر آن زلف پرشکن که تو داری
قرار برده ز من آن لب و دهن که تو داری
لبت چُو غنچه، رُخَت چون بنفشه، زلف چُو سنبل،
کسی ندیده از این خوبتر چمن که تو داری
ز بوی پیرهنت زنده میشود دل مرده
[...]