×
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹
از روی نو خط تو دل زار من شکفت
چون نشکفد که سبزه دمید و چمن شکفت
برداشت زلف را زبناگوش او نسیم
در باغ آروزی دل یاسمن شکفت
بی او دلش زغنچه پر از خون حسرت است
[...]
۶ بیت
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش دوم - داستان گل و بلبل » بخش ۵ - شگفتن گل در گلشن
به امر خدا گل به گلشن شکفت
چوگل در چمن روح در تن شکفت
۱ بیت