گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

چو ویس او را زمانی سرزنش کرد

به نادیدنش دل را خوش‌منش کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز

 

میم بر ریخت لختی سرزنش کرد

ز من خود رازمانی خوش منش کرد

عطار
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲

 

نرگس که فلک چشم و چراغ چمنش کرد

چشم تو سرافکنده به هر انجمنش کرد

تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد

عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد

تا گل به هواخواهی روی تو درآمد

[...]

فروغی بسطامی