گنجور

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

گشادی طره و مشک ختن سوخت

نقاب از رخ فکندی و چمن سوخت

اسیران غمت را آتش عشق

چو تار شمع در یک پیرهن سوخت

نشستی با رقیب و من کبابم

[...]

قدسی مشهدی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

 

عشق آمد و کاشانه جان و تن سوخت

از آتش او خانه مرد و زن سوخت

ابری برخواست ناگه و برقی جست

صدخانه بسیل رفت و صد خرمن سوخت

مشتاق اصفهانی