گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹۸

 

در دو چشم من نشین ای آن که از من من تری

تا قمر را وانمایم کز قمر روشن تری

اندرآ در باغ تا ناموس گلشن بشکند

ز آنک از صد باغ و گلشن خوشتر و گلشن تری

تا که سرو از شرم قدت قد خود پنهان کند

[...]

مولانا
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۷۰

 

پیش اغیار از بهار تازه رو گلشن تری

از دل خود در شکست کار من آهن تری

با رقیبان می دهی از کف عنان اختیار

با اسیران از دو چشم شوخ خود توسن تری

خار شرم آلود ما را دست دامنگیر نیست

[...]

صائب تبریزی