×
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۱
گاهی عتاب و گاه ترحم نمودهای
گه زهر چشم و گاه تبسم نمودهای
با اهل درد جور و جفا کردهای به ناز
مهر و وفا به اهل تنعم نمودهای
شب چون عرق نشسته به رویت ز تاب می
[...]
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۲
باز ای فلک نتیجهٔ انجم نمودهای
دندان کین به اهل تنعم نمودهای
خورشید من چو ذره جهانیست در پِیَت
از بس که روی گرم به مردم نمودهای
تو رخ نمودهای که دهم جان به یک نظر
[...]