گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲

 

من از وجود برنجم مرا چه غم بودی

اگر وجود پریشان من عدم بودی؟

همه عذاب وجودست هر چه می بینی

اگر وجود نبودی عذاب کم بودی

نه بیم مرگ بود در عدم نه حسرت عمر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۱

 

گرم سیم و درم بودی مرا مونس چه کم بودی

وگر یارم فقیرستی ز زر فارغ چه غم بودی

خدایا حرمت مردان ز دنیا فارغش گردان

از آن گر فارغستی او ز پیش من چه کم بودی

نگارا گر مرا خواهی وگر همدرد و همراهی

[...]

مولانا
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۹ - ایضاً

 

صاحب ما گرش کرم بودی

مثلش اندر زمانه کم بودی

ور نبودی علم ببد نامی

فلکش شقّه علم بودی

ور جهانرا وجود ننهادی

[...]

خواجوی کرمانی