گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۲۲

 

بعد سالی در گلستان جلوه‌ای گل کرد و رفت

خنده‌ای بر بی قراری‌های بلبل کرد و رفت

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۸

 

نوبهار من که هر خار مرا گل کرد و رفت

ناله‌ام را در فراق خویش بلبل کرد و رفت

باد گلزار جمالش ایمن از خاشاکِ‌نقص

آنکه هر خاشاک ما را دستة گل کرد و رفت

فکرها دارد برای من بهر حسنی بهار

[...]

فیاض لاهیجی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

دلبر سوداگر من عزم کابل کرد و رفت

روزگارم را سیه چون زلف و کاکل کرد و رفت

چون نسیم صبح آمد بر سرم روز وداع

مو به مویم را پریشان همچو سنبل کرد و رفت

از وصالش خانه من بود باغ دلگشا

[...]

سیدای نسفی