گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۱

 

زدل طرفی نبستی در جهان گل چه خواهی شد؟

نگردیدی گهر در بحر، در ساحل چه خواهی شد؟

تو کز خواب گران در عین ره سنگ نشان گشتی

اگر بارافکنی در دامن منزل چه خواهی شد؟

زطوف کعبه گل، سجده چشم از مردمان داری

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۶

 

گرفتم همچو افلاطون شوی عاقل چه خواهی شد

نگردیدی چو مجنون گر ز خود غافل چه خواهی شد

تو بیرون گرد بزم قدسی و گم کرده ای خود را

شوی گر محرم خلوت سرای دل چه خواهی شد

زخود پرواز اگر کردی تذرو گلشن قدسی

[...]

جویای تبریزی