گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵۰

 

ما تحمل بر جفاهای تو ای گل می‌کنیم

گر به خواری هم آن هم تحمل می‌کنیم

حق گواه ماست در صدق محبت با بتان

ناکسی گر ناحقی گوید تغافل می‌کنیم

هرکسی در این چمن از کشتکاری خرم است

[...]

اهلی شیرازی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۱

 

از دو جانب سرگرانی را تحمل می‌کنیم

ما و او با یکدگر جنگ تغافل می‌کنیم

بس که از گلچینی این باغ دارد خارها

پنجهٔ خود را خیال بال بلبل می‌کنیم

چشم ما را سرمه از حسن سیاهان داده‌اند

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۷۵

 

ما کجا دست آشنا با مهره گل می‌کنیم

مشورت چون غنچه با سی پاره دل می‌کنیم

بحر پرشور حوادث در کف ما عاجزست

موج را از لنگر تسلیم ساحل می‌کنیم

همچو مژگان روز و شب در پیش چشم استاده است

[...]

صائب تبریزی