گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۵

 

امیدم این نبود کزین در خجل روم

با داغ دل در آیم و با درد دل روم

عشقم سبک عیار بر آورد پیش دوست

دیگر در آتش که من منفعل روم

بگذار تا بخاک درش میرم ای رفیق

[...]

بابافغانی