گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۹

 

نور شکوه حق ز مقابل رسیده است

وقت شکست آینه دل رسیده است

آب ستاده آینه زنگ بسته است

بیچاره رهروی که به منزل رسیده است

با جذبه محیط همان در کشاکش است

[...]

صائب تبریزی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴

 

هر گوهر سخن که به ساحل رسیده است

از چشمه سار آبلهٔ دل رسیده است

آن کاو به یاد کوی تو از خود بریده است

ناکرده قطع راه، به منزل رسیده است

از شوق روی یار ز راه نیاز و عجز

[...]

سعیدا
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵

 

نور شکوه حق ز مقابل رسیده است

وقت شکست آینهٔ دل رسیده است

آب ستادهٔ آینهٔ زنگ بسته است

بیچاره رهروی که به منزل رسیده است

ما را به عیب لاغری از صیدگه مران

[...]

سعیدا