×
نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب برزویه الطبیب » بخش ۹
گر مذهب مردمان عاقل داری
یک دوست بسنده کن که یک دل داری
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۰۹
اگر از موج خطر چشم به ساحل داری
در دل بحر همان آینه در گل داری
از دل تنگ کنی شکوه، نمی دانی حیف
که گشاد دو جهان در گره دل داری
گر شوی آه، نفس راست نخواهی کردن
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۸
ای آنکه دو لب به نشئه مل داری
شیرین دهنی چون غنچه گل داری
معشوقی و عاشقانه میخوانی شعر
با آنکه گلی، زبان بلبل داری