گنجور

امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴

 

آن شب که مرا بودی وصل تو به‌ کف بر

با دوست نشستم به سرکوی لَطَف بر

ابروش کمان بود و هدف ساختم از دل

تا غمزهٔ او تیر همی زد به هدف بر

پر دُر صدفی داشت عقیقین و همان شب

[...]

امیر معزی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۹ - آن شب که مرا بود می وصل به کف بر

 

امروز منم . . . ر و خدو کرده به کف بر

چونان زده‌ام جلق، چو چخماق نجف بر

تا آب منی از سر نیمور برون جست

چونانکه جهد گربه به موش از پس رف بر

چون اشتر لوکست گروگانم ولیکن

[...]

سوزنی سمرقندی