گنجور

کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱

 

الا ای صوفی مکشوف باطن

که بنمایی ره ارباب ورع را

بباطن صورت فقر دعا گوی

چو بینی قطع کن از من طمع را

کمال خجندی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱

 

دم صبح است ای ساقی ز رو بردار برقع را

که تا آرد به گردش آسمان جام مرصع را

قدت را دوش دادم امتیاز از سرو در گلشن

که می سازند اکثر انتخاب از بیت مطلع را

خط پشت لبت مد نظرها کرد ابرو را

[...]

سیدای نسفی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۷ - غدیریه در مدح زوج بتول ابن عم رسول علی‌ علیه‌السلام

 

معشوق ازل از رخ برداشته برقع را

هر دیده کجا بیند آن ماه ملمع را

خفاش شناسد کی خورشید مشعشع را

آری چو کند در برشه دلق مرقع را

صغیر اصفهانی