گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۹

 

کام از جهانِ دون به هوس می‌توان گرفت

این شهد ریزه را به مگس می‌توان گرفت

در عشق، فیض چاک گریبان غنچه را

از رخنه‌های دام و قفس می‌توان گرفت

غیرت اگر قرار به عاجزکشی دهد

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۸

 

مشق گداز دل ز نفس می‌توان گرفت

بوی گلاب شعله ز خس می‌توان گرفت

زنجیر را به باده گرو می‌توان نهاد

پیمانه‌ای ز دست عسس می‌توان گرفت

آیینه بال گشته نسیم از هوای ابر

[...]

اسیر شهرستانی