گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۳

 

عمری‌ست کز عشق بتان این شور و مستی می‌کنم

پیرانه‌سر با کودکان صورت‌پرستی می‌کنم

جان طایر عشرست و من با دانه خالی خوشم

او سوی بالا می‌رود من میل پستی می‌کنم

همچون نسیم آسوده دل بودم به باغ نیستی

[...]

اهلی شیرازی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۱

 

از شراب عشق مستی میکنم

با خیالی بت‌پرستی میکنم

پیش چشمی و لبی هر دم غزل

میسرایم شور و مستی میکنم

از شراب نرگس مستانهٔ

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۲

 

با خیالت شور و مستی میکنم

در وصالت ترک هستی میکنم

از دو چشم مست تو خون میخورم

وز لب لعل تو مستی میکنم

زهر چشمی دارم نوش لبی

[...]

فیض کاشانی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۶

 

گر توگوئی بت پرستم بت پرستی میکنم

ور توسازی نیستم دعوی هستی می کنم

می کشان مستی اگر از نشئه می کنند

من به عشق روی تو بی باده مستی می کنم

دل همی خواهد تو راگرد فدای خاک راه

[...]

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۷

 

همچو چشم آن صنم بی باده مستی می کنم

چون دهانش نیستم دعوی هستی می کنم

نیستم آگه که کافر یا مسلمانم ولی

این قدر دانم که من دلبرپرستی می کنم

خواست ترک چشم مست اوبرد دل از کفم

[...]

بلند اقبال