×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۹
چشم توام ز هوش تهیدست می کند
یک سرمه دان شراب، مرا مست می کند!
منعم مکن که گریه ی مستانه را دلم
چنان که می به جام و سبو هست، می کند
آرام، سازگار اسیران عشق نیست
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷۸
هشیار را خرام تو سر مست می کند
این سیل اگر به کوه رسد پست می کند
تا وا کند نسیم سحرگاه غنچه ای
صد عقده باز تاک زبردست می کند
قد ترا به سرو چه نسبت که آب را
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶
افلاک را جلالت تو پست میکند
املاک را مهابت تو پست میکند
هر جا دلی که عشق تو در وی کند نزول
هوشش رباید و خردش مست میکند
مر پست را عبادت تو میکند بلند
[...]