گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵۰

 

ترک مستم می پرستم یللی

ساغر باده به دستم یللی

عهد با ساقی ببستم تننا

توبه را دیگر شکستم یللی

مدتی بوده اسیر بند عقل

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۸۹

 

کشتی تن را شکستم یللی

از حجاب بحر رستم یللی

از لباس خاک بیرون آمدم

نقشها بر آب بستم یللی

شبنم خود را به اقبال بلند

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۵۷

 

خواست شاهد می پرستم، یللی

آنچه او می خواست هستم، یللی

دست رقصم آستینی بیش نیست

دست یار افشاند دستم، یللی

چون حباب از آه کارم شد درست

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۴

 

مست صهبای الستم یللی

از می توحید مستم یللی

حبس تن بر مرغ روحم تنگ بود

این قفس، در هم شکستم یللی

کس به من، بیگانه تر از من نبود

[...]

حزین لاهیجی