گنجور

خواجه عبدالله انصاری » مقامات » بخش ۷

 

در عشق تو گه مست و گهی پست شدم

بر یاد تو گه نیست گهی هست شدم

در هستی ودر نیستی ام گر نگری

یکبارگی ای نگار از دست شدم

خواجه عبدالله انصاری
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

ای چرخ به زیر پای تو پست شدم

وز جام شفق جرعه تو مست شدم

محنت خور و مستمند پیوست شدم

دستی بر نه کنون که از دست شدم

مجیرالدین بیلقانی
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۰

 

ای گنبد بر رفته ز تو پست شدم

جز جور ندیدم از تو تا هست شدم

ای ساقی غم ز جام تو مست شدم

رو دست ز من بدار کز دست شدم

ادیب صابر
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۶۸

 

آن سرو بلند کز غمش پست شدم

جامی ز کفش خوردم و از دست شدم

از غایت لطف می ندیدم در جام

گفتی که من از جام تهی مست شدم

ابن یمین
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸

 

بیک کرشمه که بر جان زدی، ز دست شدم

دگر شراب مده ساقیا، که مست شدم

ره صلاح چه پویم، چو عشق ورزیدم؟

به قبله روی چه آرم، چو بت پرست شدم؟

میان مردم از آنرو بلند شد نامم

[...]

امیر شاهی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۴۱

 

آه کز جلوه ی نازک بدنی مست شدم

چاک دامان گلی دیدم و از دست شدم

بابافغانی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۹۱- مولانا پناهی جوینی

 

شدم بمسجد و دیدم بتی ز دست شدم

بکعبه روی چه آرم چو بت پرست شدم

سام میرزا صفوی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۰

 

دیدی آخر به سر زلف تو پابست شدم

پا در آن سلسله نگذاشته از دست شدم

ننهادی قدمی بر سرم ای سرو بلند

گرچه در راه تو من خاک صفت پست شدم

کس چو من در طلب شاهد آزادی نیست

[...]

فرخی یزدی