گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۵

 

چون بهله بصید دلم آن مست برآرد

نی بهله، بتاراج جهان دست برآرد

در خانه آن چشم نگاهش متواریست

این خونی دل را که از آن بست برآرد

هردم که ز راهش برد آیینه بخانه

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۲۲

 

چون بهله بصید دلم آن مست بر آرد

نی دل، که بتاراج جهان دست بر آرد

واعظ قزوینی