گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح ابوالحسن علی لشگری

 

که داند جز تو عنبر را طراز مشتری کردن

ز سنبل بر گل حمرا هزار انگشتری کردن

مران انگشتریها را نگین از مشتری کردن

جهانی را بجان و چیز خود را مشتری کردن؟

که داند نعت روی تو به مهر خاوری کردن

[...]

قطران تبریزی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱

 

تو رسم دلبری داری و دانی دلبری کردن

ولیکن من ز تو مشکل توانم دل بری کردن

مکن تشبیه رویش را به گلبرگ طری زانرو

که نتوان نسبت آن گل را به گلبرگ طری کردن

اگر داری سر عشقش ز فکر جان و تن بگذر

[...]

نسیمی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸۹

 

عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن

به این دهن به لب او برابری کردن

نموده سر مکافات شیشهٔ ساعت

به دست با چو خودی قصد برتری کردن

کسی که آتش سودای عشق در سر داشت

[...]

جویای تبریزی