گنجور

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۳

 

خلاف عادت اگر چرخ یاوری می کرد

به خاک کوی توام بخت رهبری می کرد

سری به پای تو چون خاک سودن روزی

شبی ستاره اگر ترک بدسری می کرد

عنایت تو ز حد درگذشت ورنه چه چیز

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴

 

سحرگهان که صبا نافه گستری می کرد

به باغ گل ز غمت پیرهن دری می کرد

به بوی موی تو سنبل به خویش می پیچید

به شوق روی تو بلبل سخنوری میکرد

هوا به رنگرزی درچمن چو بر می خاست

[...]

صفایی جندقی