گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۴

 

می‌فکن بر صف رندان نظری بهتر از این

بر در میکده می‌کن گذری بهتر از این

در حق من لبت این لطف که می‌فرماید

سخت خوب است ولیکن قدری بهتر از این

آن که فکرش گره از کار جهان بگشاید

[...]

حافظ
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱

 

خادم دیر مغانم، هنری بهتر از این

بی خبر از دُو جهانم، خبری بهتر از این

ساقی نوش لبم دوش به یک باده نواخت

کس نداده‌ست به مستان شکری بهتر از این

چشم امید ز خاک در می‌خانه مپوش

[...]

فروغی بسطامی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵

 

خوب دیدیم و نباشد نظری بهتر از این

پدری نیست که آرد پسری بهتر از این

گرچه من میوه فرو ریزم و او سنگ زند

نیست بر نخل وجودم ثمری بهتر از این

سوزد ار بال و پرم، زآتش هجرش شادم

[...]

افسر کرمانی