گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸

 

جان ز رازت خبر نمی‌یابد

عقل خوی تو درنمی‌یابد

چون تو بازارگان ترکستان

می‌نیارد مگر نمی‌یابد

وصل چون دارم از تو چشم که چشم

[...]

انوری
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۲۹

 

خدایگانا جایی رسیدی از رفعت

که چرخ پایه قدر تو درنمی‌یابد

ز آفتاب عجب مانده‌ام که می‌تابد

مگر ز نور ضمیرت خبر نمی‌یابد؟

به درگاه تو مقیم است فتح از آنکه به حق

[...]

ظهیر فاریابی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸۹

 

غنی فیض از دل شب چون فقیران در نمی یابد

زظلمت آنچه یابد خضر، اسکندر نمی یابد

برآ از قید خودبینی که در زندان آب و گل

کسی کز خود نپوشد چشم راه در نمی یابد

بود زیر نگین ملک سلیمان تنگدستی را

[...]

صائب تبریزی