گنجور

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۳

 

کسی که تشنهٔ وصل است با کوثر نمی‌سازد

به آب خضر اگر عاشق رسد لب تر نمی‌سازد

کُلَهْ‌بخشی و سربازی شراب عشق می‌آرد

سری کاین نشئه گرمش ساخت با افسر نمی‌سازد

به شیدایی مزن طعنم که هست از آب و خاکی دل

[...]

نظیری نیشابوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱۶

 

سرشک گرم با مژگان و چشم تر نمی‌سازد

شراب تند ما با شیشه و ساغر نمی‌سازد

نمی‌دانم به خونریز که شد آلوده مژگانش

که شوق زخم، خون را در جگر نشتر نمی‌سازد

به روی مهر، صبح از ساده‌لوحی پرده می‌پوشد

[...]

صائب تبریزی