گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۸

 

گرد مه خط معنبر می کشی

سر کشانت را به خط در می کشی

عاشقانت را به مستی دم به دم

خرقهٔ هستی ز سر بر می کشی

بر بتان چین و ترکان چگل

[...]

۶ بیت
عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسه

 

چون تو بار عرش اکبر میکشی

هم توانی بار من گر میکشی

۱ بیت
عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱۹

 

ای که تو عشاق را همچو شکر می‌کشی

جان مرا خوش بکش این نفس ار می‌کشی

کشتن شیرین و خوش خاصیت دست توست

زانک نظرخواه را تو به نظر می‌کشی

هر سحری مستمر منتظرم منتظر

[...]

۶ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » بیست و هشتم

 

ای آنک ما را از زمین بر چرخِ اَخضر می‌کَشی

زوتر بکش، زوتر بکش، ای جان که خوش برمی‌کشی

امروز خوش برخاستم، با شور و با غوغاستم

امروز رو بالاترم، کامروز خوش‌تر می‌کشی

امروز مر هر تشنه را، در حوض و جو می‌افکنی

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۵۹ - به یکی از روزنامه‌نویسان هتاک

 

ابلها زان خط که هر روزش به دفتر می کشی

بر سر تقوی و ایمان‌، خط دیگر می کشی

ساغری کز جرعه‌نوشی‌هاش رانی عیب ما

گر به‌چنگ آری تواش لاجرعه‌ برسر می کشی

شب به عیب پاک مردان‌، خامه را سر می کنی

[...]

۱۶ بیت
ملک‌الشعرا بهار