گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۸ - در وصف بهار و مدح محمدبن نصر سپهسالار خراسان

 

تا بوستان بسان بهشت ارم شود

صحرا ز عکس لاله چو بیت‌الحرم شود

بانگ هزاردستان چون زیر و بم شود

مردم چو حال بیند ازینسان خرم شود

منوچهری
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۶

 

یارم چو گه خشم کم آزرم شود

سردیم بگوید آنگهی گرم شود

با من دل او بی سببی سخت گرفت

یارب سببی کن که دلش نرم شود

مجیرالدین بیلقانی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱۴

 

از آتش عشق سردها گرم شود

وز تابش عشق سنگها نرم شود

ای دوست گناه عاشقان سخت مگیر

کز بادهٔ عشق مرد بی‌شرم شود

مولانا
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۱۸

 

در چشم سپهر سرمه شرم شود

با آهو و گور و دد به آزرم شود

دوزخ به مثل سرد و چنان گرم شود

ممکن نه که سنگین دل تو نرم شود

مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۱۹

 

ماهی که به مهرش دل خور گرم شود

کی با تو دلش بر سر آزرم شود

شوخی که به غمزه سیل خون می راند

از قطره گریه تو کی نرم شود

مجد همگر
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۱

 

مانع سوز دل خستگی آزرم شود

کی علاج تب عشق از عرق شرم شود

دین و دل نذر گذارم تو مگر رام شوی

می کشم چله کمان تو مگر نرم شود

گردد از عکس رخش موم صفت آینه آب

[...]

جویای تبریزی