×
عطار » منطقالطیر » داستان کبک » حکایت سلیمان و نگین انگشتری او
دل ز گوهر برکن ای گوهر طلب
جوهری را باش دایم در طلب
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰
در محیط عشق ما گوهر طلب
هفت دریا را نجو دیگر طلب
عود دل در مجمر سینه بسوز
آنچنان عودی در این مجمر طلب
وصل آن محبوب بی همتای ما
[...]
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۸ - اندرز میر نجات نقشبند المعروف به بابای صحرائی که برای مسلمانان هندوستان رقم فرموده است
آب حیوان از دم خنجر طلب
از دهان اژدها کوثر طلب