گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قطعات » شمارهٔ ۹

 

نیست ممکن که به وصل تو رسد کس به شتاب

چه کنم صبر کنم تا به مدارا برسد

وعده بوسه ز امروز به فردا فکنی

وای من گر نرسد بوسه و فردا برسد

بوسه ای را لبت از من به دلی قانع نیست

[...]

ادیب صابر
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۸

 

گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رسد

بریده ایم ز دل تا به مدعا چه رسد

به هر که بود نصیبی ز هر چه داشت رسید

ستمگران همه چشمیم کز شما چه رسد

تو مست باده نازی کجا خبر داری

[...]

اسیر شهرستانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۸

 

بر لب نه شکایتم ز فردی برسد

از من به فلک نه آه سردی برسد

بیدرد نیم گر نکنم شکوه ز درد

کو صاحب دردی که بدردی نرسد

مشتاق اصفهانی