گنجور

عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷

 

مکن مدار برای من ای پسر روزه

که کرد عارض سیمین تو چو زر روزه

ز ماه روزه چو کاهی شد ای پسر ماهت

چگونه ماهی، ماهی بود به سر روزه

تو را چو از شکرت بوی شیر می‌آید

[...]

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۷

 

بربند دهان از نان کآمد شکر روزه

دیدی هنر خوردن بنگر هنر روزه

آن شاه دو صد کشور تاجیت نهد بر سر

بربند میان زوتر کآمد کمر روزه

زین عالم چون سجین برپر سوی علیین

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۵

 

سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه

مهل ای طفل به سستی طرف چادر روزه

بنگر روی ظریفش بخور آن شیر لطیفش

به همان کوی وطن کن بنشین بر در روزه

بنگر دست رضا را که بهاری است خدا را

[...]

مولانا