گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰

 

باز دیدی که ابر تر دامن

باغ را کرد پر گهر دامن؟

گل ز بهر نثار بر چیدن

پیرهن کرد سر بسر دامن

غنچة تنگ چشم را گرچه

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۹۱

 

نشود دام رهم جلوه هر تر دامن

می کشد موجه من از کف کوثر دامن

با جگر سوختگان صحبت من درگیرد

نزنم همچو شرر دست به هر تردامن

نیست یک شب که به قصد دل مینایی من

[...]

صائب تبریزی