گنجور

وطواط » رباعیات » شمارهٔ ۳۰ - در تغزل

 

بس شب به دعا دو دست برداشته ام

بس روز به راه تو نظر داشته ام

از خویشتنم خیر مبادا ! همه عمر

گر بی تو ز خویشتن خبر داشته ام

وطواط
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۲

 

هر مرحله‌ای که رخت برداشته‌ام

از خون جگر مرحله تر داشته‌ام

از تو خبر وصل مبادم هرگز

گر بی‌تو ز خویشتن خبر داشته‌ام

انوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۵۴

 

تانظر از گل رخسار تو برداشته‌ام

مژه دستی است که در پیش نظر داشته‌ام

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۰۳

 

تا نظر از گل رخسار تو برداشته ام

مژه دستی است که در پیش نظر داشته ام

بس که رخسار تو در مد نظر داشته ام

دیده ام روی تو، اگر آینه برداشته ام

روز و شب چون مژه در پیش نظر جلوه گرست

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۱

 

گرچه سودای تو یک عمر به سر داشته‌ام

بیخودم بیخود اگر از تو خبر داشته‌ام

مژه واری قدم از دیده برون نگذاری

گر بدانی چقدر پاس نظر داشته‌ام

یافتم عمر ابد از نگه باز پسین

[...]

اسیر شهرستانی