گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰

 

از سر دنیا و دین، مردانه در خواهم گذشت

مست و لایعقل، به کوی یار، بر خواهم گذشت

جان سپر کردم به پیشش، پیش از آن کاندر غمش

بگذرد تیر از سپر زیر سپر خواهم گذشت

از هوا، باد صبا جان می‌دهد در کوی دوست

[...]

سلمان ساوجی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱

 

چون صبا در کوی تو آشفته بر خواهم گذشت

بر درت بیمار خواهم رفت و درخواهم گذشت

خاک ره خواهم شدن تا دهر بر بادم دهد

بر سر کوی شما زین رهگذر خواهم گذشت

شب همه شب سوختم چون شمع، هان ای باد صبح

[...]

ناصر بخارایی