گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷۲

 

تا به خون رنگین نسازی چون گل احمر جبین

کی توانی شست در سرچشمه کوثر جبین؟

روز محشر سرخ رو چون لاله برخیزد ز خاک

آل تمغای شهادت هر که دارد بر جبین

وقت رفتن زردرویی می برد با خود به خاک

[...]

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۶

 

از زمین بوس درش یک دم نپیچد سر جبین

هست نقش سجدة او سرنوشت هر جبین

مهر، خار راه او پیوند مژگان می‌کند

ماه گَردِ درگهش را گرده دارد بر جبین

عمرها شد تا به ذوق سجدة خاک دری

[...]

فیاض لاهیجی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۳

 

چون هلالم بی‌خم تسلیم آن اختر جبین

غوطه در خط جبین زد بسکه شد لاغر جبین

یاد آهنگ سجودش آب می‌سازد مرا

از حیا همچون عرق دزدیده‌ام سر در جبین

سایه‌ام از شیوهٔ همواری‌ام غافل مباش

[...]

بیدل دهلوی