گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۵

 

از رنگ رخت قمر توان کرد

وز لعل لبت شکر توان کرد

گر از دهنت خبر توان یافت

در راه عدم سفر توان کرد

ماییم دو دیده وقف کرده

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶

 

نه حسرت وصالش از دل به در توان کرد

نه صبر در فراقش زین بیشتر توان کرد

تا وقت باز گشتن چندی عزیز باشی

یک چند از آن سر کو عزم سفر توان کرد

گر بوسه‌ای توان زد یاقوت آن دو لب را

[...]

فروغی بسطامی