گنجور

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸

 

بخرام بالله تا صبا بیخ صنوبر برکند

برقع برافکن تا بهشت از حور زیور برکند

زان روی و خال دلستان برکش نقاب پرنیان

تا پیش رویت آسمان آن خال اختر برکند

خلقی چو من بر روی تو آشفته همچون موی تو

[...]

سعدی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۸

 

با قامت تو باغبان سرو صنوبر برکند

با عارضت حور جنان از خویش زیور برکند

ترک کمان کرده بزه پوشیده از خطت زره

تا جوشن اندر داوری از طوس نوذر برکند

اختر شناس ار اختری با تو نماید هم سری

[...]

آشفتهٔ شیرازی