گنجور

باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸

 

ای کرده فریبنده جهانت گستاخ

می آیی و می روی در او پهن و فراخ

گویی نرسد مرگ به من؛ چون نرسد؟

نه پای وی آبله، نه کفشش سوراخ

باباافضل کاشانی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۷ - در معارج ارواح و ابدان و عذاب ایشان

 

تنگ ماند برو جهان فراخ

رخ فرا میکند به هر سوراخ

اوحدی