گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۸۶

 

در بندگی ات دیو و پری صف زده گیر

وندر دل تو هر آنچ رفت آمده گیر

چون کار تو بگذشتن و بگذاشتن است

کیخسرو عالم شده گیر و سده گیر

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۸۹

 

زین گلبن عمر تازه گلها چده گیر

وین روز گذشته گیر و شب آمده گیر

جانی که به زنجیر طبایع بسته است

ناگه به دمی جسته و بیرون شده گیر

اوحدالدین کرمانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۷

 

کار همه دنیا بمرادت شده گیر

پس عمر برفته و اجل آمده گیر

گویی بمراد خویش دستی بزنم

خود نتوانی و گر توانی زده گیر

کمال‌الدین اسماعیل