×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۴ - داستان مهبود با زروان
جوان زان خورش زود بگشاد روی
نگه کرد زروان ز دور اند روی
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۶
زاندیشه تو که هست جان در وی
دل چون قفس است و طوطیان در وی
در نعت تواند طوطیان یک یک
همچو لب تو شکر فشان در وی
هر دل که غم تو اندرو نبود
[...]
سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۷
ملک دنیا و مردمان در وی
گور خانه است و مردگان در وی
نیست بستان تو مباش در او
هست زندان تو ممان در وی
هرکرا دل در او قرار گرفت
[...]
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۸ - مقاله چهاردهم در اشارت به حال وزیران و دبیران که رقم عدالت و ظلم بر صفحات ایام از رشحات اقلام ایشان است
تا قلم آسا به سر خود روی
گرچه همه نیک روی بد روی