ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - ایضاً له
موافق آمد بارای طبع کنیت او
که حلم او گه قدرت قوی تر از غضب است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - ایضاً له
قضا مشقت پیری نهاد گرزش را
از آنکه تن را تأثیر کمترش حدب است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - ایضاً له
ایا عدیم نظیری کجا وجود و عدم
ز چون تو نسل یکی بیوه و دگر عزب است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - ایضاً له
توئی که از تو و ز روزگار همت تو
جهان به راحت و عالی تن تو در تعب است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - ایضاً له
حطب که گرمی تیغ تو دید و تیزی آن
چه گفت گفت که آتش به جای این حطب است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - ایضاً له
غذای سهم تو خون عدوست پنداری
وگرنه چون رگش از خون تهی تر از عصب است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - ایضاً له
نشاط با دو طرب جفت طبع و رای دلت
که شرق و غرب ز تو با نشاط و با طرب است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
بدان خدای که هر دم به شکر خدمت او
زبان عقل تر و کام فضل شیرین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
به لطف صنع برآورد بی ستون قصری
که قصر خسرو انجم نه قصر شیرین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
عروس نعمت او باز می رود به عدم
به مهر خویش که داماد شکر عنین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
کمال نعمت او پرورنده مشفق
ز ابر ساخته کاین دایه ریاحین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
وفور هیبت و قهرش به شعله نائر
مثال داده که این مقطع شیاطین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
به صحن مملکتش هفت نسبت است قلم
کبودوش که همه میخهای زرین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
حسام قدرت و قهرش به دست حکمت و حلم
همیشه حافظ شرع است و ناصر دین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
که اشتیاق مرا هیچ شرح نتوان داد
که زی جناب همایون ناصر دین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
امیر عالم عادل محمد بن حسین
که بر مناقبش از چرخ حمد و تحسین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
جز او که دارد آیین جود و رسم کرم
تبارک الله آن خود چه رسم و آئین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
سخا و طبع کریمش حریف یکدگرند
مگر یکی است چو جوزا دگر چو پروین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
به مدح او گهر افشاند خاطر من از آنک
خرد ز لفظ گهربار او گهر چین است
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
بزرگوارا داعی دولتت شب و روز
ز بهر فرقت خدمت نژند و غمگین است