گنجور

وطواط » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - نیز در مدح ملک اتسز گوید

 

شاها ، فلک قبول در تو طلب کند

در وصلت تو بکر معانی طرب کند

کیوان ، که از نجوم برفعت فزون ترست

چون ارتفاع قدر تو بیند عجب کند

در زهر حسن تربیت تو شفا نهد

[...]

وطواط
 

صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲

 

آن کس که روز را به فراق تو شب کند

گر در غم تو زنده بماند عجب کند

از تف و تاب عشق دل من به جان رسید

راحت کجا بود بدنی را که تب کند

زاهد اگر به خواب ببیند لب ترا

[...]

صوفی محمد هروی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۶

 

امروز دل هوای نشاط و طرب کند

جشنی شگرف گیرد و کاری عجب کند

جور مه محرم و دور مه صفر

خواهد تلافی از شعبان و رجب کند

دربار پورشاه عجم جان خویش را

[...]

ادیب الممالک