گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۲

 

منم امروز دور از مشرب خویش

بسر پویان بسوی مطلب خویش

بلعلت تشنه شد آب روانم

رها کن تشنه را در مشرب خویش

تو خورشیدی و من بی نور رویت

[...]

سیف فرغانی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱۰

 

صد تلخ دهان میگزد از غصه لب خویش

ای نخل کرم تابکه بخشی رطب خویش

آن چاشنی ذوق که فرهاد ز غم یافت

خسرو نچشیده است ز عیش و طرب خویش

خواهی که نچیند گل مقصود ز رویت

[...]

اهلی شیرازی