گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

 

گر تو پنداری ترا لطف خدایی نیست هست

بر سر خوبان عالم پادشایی نیست هست

ور چنان دانی که جان پاکبازان را ز عشق

با جمال خاکپایت آشنایی نیست هست

ور گمانت آید که گاه دل ربودن در سماع

[...]

سنایی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲

 

گر تو پنداری بتان را بی‌وفایی نیست هست

وربگویی در میان رسم جدایی نیست هست

گر گمان داری که خوبان را غم دل نیست هست

ور بگویی هم که کافر ماجرایی نیست هست

گر گمان داری که هجران کمتر از مرگست نیست

[...]

فیاض لاهیجی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۳

 

ایکه گوئی شاه خوبانرا وفائی نیست، هست

ویکه گوئی درد هجران را دوائی نیست، هست

ایکه گوئی خضر و اسکندر همه افسانه بود

در جهان سرچشمه آب بقائی نیست، هست

اینهمه رخشنده گوهر از کجا گردد پدید

[...]

میرزا حبیب خراسانی