×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵۱
گل آمد و ز دوست صبایی نمیرسد
ز باغ وصل مهرگیایی نمیرسد
هنگام برگ ریز حیاتم شد و هنوز
زان نوبهار حسن صبایی نمیرسد
ما با سموم بادیه هجر هم خوشیم
[...]
عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲
دردا که درد ما به دوایی نمیرسد
وین کار ما به برگ و نوایی نمیرسد
در کاروان غم چو جرس ناله میکنم
در گوش ما چو بانگدرایی نمیرسد
راهی که میرویم به پایان نمیبریم
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۳
دارم امید وصل و به جایی نمیرسد
واین درد بیدوا به دوایی نمیرسد
از پایبوس وصل تو دوریم چاره نیست
ما را که دست جز به دعایی نمیرسد
قدّش بلای ما و ز بالاش بر دلم
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ سوم در ذکر وزرا » ۱۷۱- خواجه عنایت الله
تا هر زمان ز عشق نوایی نمیرسد
جان فگار من بنوایی نمیرسد
خواهم که ناله ای برسانم بگوش یار
از ضعف چون کنم که بجایی نمیرسد