گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۲۵ - الحكایة و التمثیل

 

گه پر و بالی ز جائی میزنم

گاه بیخود دست و پائی میزنم

عطار
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

من که چون باد سحر، دم از هوائی می‌زنم

همدمم داند که من هم، دم ز جائی می‌زنم

من که گلبرگی ندارم از گلستان رُخت

بر امید برگ چون بلبل نوائی می‌زنم

من که چون نی دیده‌ها بگشوده‌ام در راه راست

[...]

ناصر بخارایی
 

جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۹ - در صفت ضعف و پیری و سد باب منفعت گیری

 

هر زمان از نو نوایی می زنم

دم ز دیرین ماجرایی می زنم

جامی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۱۳

 

بیخود آنجا دست و پایی میزنم

هرکرا بینم، صدایی میزنم

عمان سامانی