گنجور

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۰۰ - شکایت از دهر

 

جفای گنبد گردان به پایه‌ای برسید

کز آن فرازتر اندر ضمیر پایه نماند

خرد چو مورچه در تشت حیرتست ازآنک

مدبران را تدبیر تشت و خایه نماند

از آفتاب حوادث چنان بسوخت جهان

[...]

انوری
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸۳

 

خورشید بماناد اگر سایه نماند

تن باقی ماند اگرچه پیرایه نماند

خورشید که خسرو سپهر آمد گفت

شیرین بزیا دیر اگر دایه نماند

مجد همگر