گنجور

سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲

 

خلاف راستی باشد خلاف رای درویشان

بنه گر همتی داری سری در پای درویشان

گرت آیینه‌ای باید که نور حق در او بینی

نبینی در همه عالم مگر سیمای درویشان

قبا بر قد سلطانان چنان زیبا نمی‌آید

[...]

سعدی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۰

 

دلا گر دولتی داری طلب کن جای درویشان

که نور دوستی پیداست در سیمای درویشان

برون شو از مکان و کون تا زیشان نشان یابی

چو در کون و مکان باشی نیابی جای درویشان

بر ایشان که بشناسند گوهرهای مردم را

[...]

سیف فرغانی
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۲۴

 

خلوتی در سرای درویشان

بطلب از خدای درویشان

محرمان حریم لاهوتند

ساکنان سرای درویشان

منزلی نیست در جهان حق را

[...]

نورعلیشاه
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۱

 

نمی‌گردد سپهر الا به حکم رای درویشان

قضا و هم قدر دارند سر در پای درویشان

نشان شاهد غیبی و شمع نور لاریبی

ببین در آینه یعنی که در سیمای درویشان

اگر نه اطلس زر تار گردون را براندازی

[...]

آشفتهٔ شیرازی