گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۳

 

نه پیش ازین من بیگانه آشنای تو بودم؟

چه جرم رفت؟ که مستوجب جفای تو بودم

نهان شدی ز من، ای آفتاب چهره، همانا

چو ذره شیفته عمری نه در هوای تو بودم؟

غریب شهر توام، بر غریب خود گذری کن

[...]

اوحدی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱

 

من رخ چو نمودی بتمنای تو بودم

در جلوه تو محو تماشای تو بودم

افتاده به پیش قد رعنای تو بودم

چون سایه به همراهی بالای تو بودم

صفی علیشاه