نه پیش ازین من بیگانه آشنای تو بودم؟
چه جرم رفت؟ که مستوجب جفای تو بودم
نهان شدی ز من، ای آفتاب چهره، همانا
چو ذره شیفته عمری نه در هوای تو بودم؟
غریب شهر توام، بر غریب خود گذری کن
چنان شناس که: خاک در سرای تو بودم
به شهر خویش چو بیگانگان مرا ز در خود
مدار دور، که دیرینه آشنای تو بودم
ز دیدنت همه را کار با نوا و مرانه
که سالهاست که من نیز بینوای تو بودم
مرا لب تو به دشنام یاد کرد همیشه
جزای آنکه شب و روز در دعای تو بودم
من از کجا و غریبی و عاشقی و غم دل؟
غریب و عاشق و غمخوار از برای تو بودم
هر آنکه سیم سرشکم بدید زود بداند
که این عطای تو باشد، چو من گدای تو بودم
به قول اوحدی از دست دادهام دل، اگر نه
چه مرد چشم خوش و زلف دلربای تو بودم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.